خانهها روی زمین آمده و تهران پذیرای بخش زیادی از مهاجران غیربومی میشود. به تدریج تهران آن اندازه شهرت پیدا میکند که در بحبوحه حمله مغول به ری و از میان رفتن این شهر پرآوازه، ساکنان زنده مانده در ری به تهران پناه آورده و حتی تهرانیها به آنها کمک میکنند تا با مصالح ساختمانی بهجا مانده در ری و با استفاده از شیوه معماری خانههای شهری، خانههای خود را بسازند.
در دوره صفوی، شاهان این سلسله پایتختی خود را به قزوین و بعد اصفهان منتقل کردند؛ اما چیزی نمیگذرد که اهمیت تهران شاهان صفوی را بر آن میدارد که در تهران هم پایگاهی به پا کنند با اینکه برای توجه شاه طهماسب به تهران و ساخت حصار در آن به دستور او دلایل زیادی ذکر شده از قبیل آبوهوای تهران و امکان شکار در دشتهای سرسبز و... ولی مهمترین دلیل ساختن بارو و حصاری برای تهران موقعیت سوقالجیشی آن بود. ظاهرا اولین برج و باروی دور تهران به فرمان شاه طهماسب صفوی به سال 964قمری ایجاد شد؛ قلعهای با 114برج و بارو. تهران به تدریج از حالت روستایی و زندگی زیرزمینی خارج شد و به سوی شهری شدن پیش رفت. حصار طهماسبی چهار دروازه داشته شامل قزوین در غرب، حضرتعبدالعظیم در جنوب، دولابدر شرق و شمیران در شمال. در زمان حاکمیت افاغنه، آنها برای امنیت خود و فراهم آوردن امکان فرار بموقع دروازهای هم در شمال تهران و در شمال ارک ساختند که به دروازه دولت معروف شد.
شاه طهماسب که به واسطه این حصار هم پیشقراولی در برابر هجوم دشمنان و هم استراحتگاهی برای تفرج داشت، دستور تعیین یک بیگلربیگ که از مقامات بسیار مهم در حکومت صفویه بود را صادر میکرد. البته محدوده آن زمان تهران نیز باتوجه به کوچکی ابعادش چنین بود: حدشمالی خیابان امیرکبیر، میدان سپه و خیابان سپه، حد شرقی خیابان ری، حد جنوبی خیابان مولوی و حدغربی خیابان وحدتاسلامی (شاهپور). در دوره افشاریه نادرشاه که مشهد را دارالحکومه قرار داده بود، پسرش رضاقلیمیرزا را حکمران تهران کرد. در دوره زندیه، ابتدا کریمخان، قصد آن کرد که تهران را پایتخت کند؛ اما به دلایلی منصرف شد و شیراز را به پایتختی برگزید. در نوروز سال1200هجری قمری، آقامحمدخان موسس سلسله قاجار، فرمان داد تا سکه زدند و خطبه خواندند و تهران را پایتخت و دارالخلافه خواندند و بدینترتیب تهران شد، پایتخت ایران. جمعیت شهر تهران در این زمان 15000نفر بود که 3000نفرشان سپاهی بودند. مساحت شهر 7/5کیلومترمربع بود که فقط نیمی از آن ساخته شده بود و کاخ و باغهای سلطنتی بهتنهایی یکچهارم مساحت شهر را اشغال کرده بود.
مورخان، فتحعلی شاه قاجار را نخستین سازنده شهر تهران میدانند. با احداث مسجدشاه در بازار و مدرسه مروی و صدر، سردر بازار و دروازهشاه عبدالعظیم در جنوبشهر، نخستین بناهای عمومی را ساخت تا تهران شکل اولیه یک پایتخت را به خود گرفت. در زمان ناصرالدینشاه شهر وسعت زیادی گرفته بود و نمیتوانست در حصار کوچک شاه طهماسبی باقی بماند. کمکم زندگی به خارج از حصار طهماسبی هم کشیده شد و در خارج از این حصار، تهران از طرف شمال که مبدا آبهای جاری از شمیران و دامنههای توچال بود به آرامی رو به توسعه گذاشت. به دستور ناصرالدینشاه شهر گسترش فراوانی یافت و قرار بر آن شد که شهر را وسعت دهند و کفالت این مهم را برعهده مستوفی الممالک صدراعظم و میرزاعیسی وزیر نهادند و چند نفر مهندس را مامور ساختند تا طول و عرض خندق را معین کنند. با توسعه حدود یک کیلومتری شهر، حصار دیگری در اطراف تهران بنا شد که با قرار دادن حصار طهماسبی در دل خود، دروازههای جدیدی برای تهران درپی داشت. این دروازهها در شمال به انقلاب، در غرب به کارگر، در شرق به 17شهریور و در جنوب تا شوش امروز منتهی میشد.
*مدیر بافت تاریخی منطقه 12 تهران